یک حفار خوب باید یک جانور شناس خوبی نیز باشد
دوستان یک حفار خوب باید باید اطلاعات خود را در زمینه جانور شناسی بیشتر کند.به یاد داشته باشید خصوصیات حیوانات در تفسیر و حل معماها نقش اساسی دارد .ویژِگی هایی مانند زیستگاه حیوان ,سلاح دفاعی حیوان ,ویژگی منحصر به فرد آن حیوان, نوع تغذیه حیوان ,نقطه ضعف و قدرت حیوان ,محل اختفای حیوان نوع و شکل حمله و…..
بعد از اینکه اطلاعاتی در این مورد بنابر نوع حیوان بدست آوردید در مرحله بعد باید بر روی اشکال و ویژگی که آن تصویر دارد کار کرد مثلا اگر حکاکی شما مار بود بعد از آنکه ویژگی مار و تمام ویژگی هایی که در بالا عرض کردم دانستید باید به شکل مار نوجه کنید اگر مثلا دهانش باز بود و نیشش بیرون شما را از سلاح دفاعی اش آگاه می کند که مفهوم خطر دارد.حالا اگر دو یا چند حیوان کنار هم باشند باید ویژگی آنها را دانست سپس نوع قرارگیری حکاکی و در آخر ارتباط آن دو یا چندحیوان با هم….
در این میان سعی کنید از مستندهایی که در مورد حیوانات و ویژگی های آنها ساخته می شود به راحتی نگذرید که می تواند کمک بسیاری به شما کند
و در آخر نیز باید نتیجه گیری نمود و بنابر شرایط جغرافیایی و توپولوژی منطقه و عوارض زمین نقطه هدف را مشخص نمود و در نهایت از دستگاه فلزیاب برای تست مکان استفاده کرد……
گاهی توسط زلزله یا بر اثر حرکات و جبنشهای زمین ساختی، شکاف هایی کم و بیش بزرگ در کوهها ایجاد می شوند گاه نیز عمل نفوذ آب در آنها موجب بوجود آمدن استالاکتیت و استالاکمیت و سایر تزئینات اهکی می شود و این غارها از نظر شکل نامنظم بوده و در مواردی داخل شدن به آنها بسیار خطرناک می باشد در این غارها خرده سنگهای اطراف به طور آراسته طبقه بندی نشده و اغلب روی لبه ریزش قرار دارند و هر لحظه امکان فرو افتادن آنها می روند مانند غار (اسپهبد خورشید) در ۲۷۰ کیلومتری تهران در ناحیه دو آب سواد کوه استان مازندران و بورنیک
۳- غارهای بوجود آمده بر اثر فرسایش امواج:
امواج و فشار ناشی از ضربه های موج بر روی لایه های نرم به مرور زمان طولانی می تواند حفره هایی را بوجود بیاورند از این دسته غارها می توان به غارهایی که در بین تشکیلات مرجانی زیر آبی اشاره کرد.
۴- غارهای آتشفشانی (لاوا):
در اثر جریان مواد مذاب که از دامنه ها به پایین سرازیرند و زمانی که لایه رویی این گدازه ها بر اثر مجاورت با هوا زودتر سرد می شود، لایه زیری در حال حرکت است در نتیجه بعد از اتمام جریان فاصله هایی مابین لایه رویی و زیرین ایجاد می گردد که البته بخارات آب و گاز نیز در ایجاد فاصله بین این دو لایه دخیل هستند در نتیجه غاری تونلی بوجود خواهد آمد که غاری با دیوارهای صیقلی خواهیم داشت مانند غار ایوب در بخش شهر بابک در جنوب خاوری شهر یزد.
واحدهای اندازه گیری طول
چگونه اندازه / واحدهای اندازه گیری درازا پدید آمدند؟
دوستان در بعضی مواقع در پیدا کردن علایم یا در حفاری به مشکل بر میخورند و زود نا امید می شوند که این مشکل ناشی از اختلاف متراژهاست .عزیزان زیاد روی متراژ ها در پیدا کردن علایم و یا حفاری تکیه نکنید.ببینید خیلی ساده است واحدهای اندازه گیری در باستان از نظر نام در بین انسانها امپراطوری ها و قومها یکی بوده اما از نظر مقیاس اختلاف کمی با هم دارند که در بعضی مواقع جمع این اختلاف ها باعث اختلافات فاحشی می شود. بخش بزرگی از این اختلاف ها ناشی از استخوان بندی انسانها در دوره های مختلف است مثلا گز و یا ارش مربوط به اندازه گیری با دست و پاها هستند. مطمنا گذشتگان ما از نظر بدنی نسبت به انسانهای عصر حاضر قوی بنیه و قوی هیکل تر بوده اند.پس سعی کنید اگر متراژ شما مثلا یک زراع (بین ۹۰ سانت تا یک ۱ مترو ۴ سانت) بود شما حد وسط آن که ۹۷ سانت را در نظر بگیرید تا گمراه نشوید. در پایین مطلب بسیار جامعی در این رابطه در یکی از وبلاگ ها مشاهده کردم که برای عزیزان علاقه مند در اینجا قرار می دهم…
در زمان های خیلی دور، انسان از اندازه قسمت های مختلف بدنش برای اندازه گیری استفاده می کرد.
انسان از قدم هایش برای اندازه گیری مزرعه استفاده می کرد.
برای اندازه گیری چیزهای کوچکتر هم از کف پاهایش استفاده می کرد. مانند اندازه گیری پوست خرس.
اندازه گیری با دست (اَرَج / ارش)
برای اندازه گیری چیزهای بزرگتر، از فاصله بین آرنج تا انگشتانش استفاده کرده و این اندازه را اَرَج یا ارَش نامید.
اما گاهی برای اندازه گیری بعضی چیزها یک اندازه / مقیاس به تنهایی کافی نبود؛ از این رو، انسان مجبور بود تا آنجا که می توانست با ارَج، و مقدار باقیمانده را با وَجَب اندازه گیری کند.
اندازه گیری با اندازه های ارَج و وجب
مانند اینکه وقتی می خواست یک تنه درخت را اندازه گیری کند، هم از ارَج و هم از وجَب استفاده می کرد
بعضی چیزها از یک وجب هم کوچکتر بودند. انسان برای اندازه گیری آنها از چهار انگشت استفاده می کرد.
برای اندازه گیری چیزهایی حتی از این هم کوچکتر، از اندازه عرض انگشتانش استفاده کرد و آن را انگشت نام نهاد.
در ایران، واحد کوچکی به نام بند انگشت هم به کار می رفته است.
چگونه واحدهای اندازه گیری یکسان درازا به وجود آمدند؟
انسان برای انجام کارهای بازرگانی و هر گونه مبادله نیز با اندازه قسمت های مختلف بدنش چیزها را اندازه گیری می کرد.
این امر باعث می شد که اندازه ها، گاهی کم و گاهی زیاد، و بطور کلی در هر هر بار اندازه گیری، اندازه های متفاوتی به دست می آمد.
مانند اینکه کسی می خواست پوست خرسی بخرد که درازایش ۶ پا باشد.
اما از آنجا که قد انسان ها متفاوت بود، اندازه پاهایشان هم با هم فرق داشت و همه به یک اندازه نبود،
درازی ۶ پا می توانست به اندازه نمای بالا، یا به اندازه نمای زیر باشد.
بنابراین انسان ها به اندازه / واحدهای یکسان و ثابت نیاز داشتند که امروز واحد یا مقیاس استاندارد / اندازه معیار نامیده می شود.